شعرهای عاشقانه

❤آسم و پاسم ولی عاشقونه ❤ しѺ√乇 ❤

شعرهای عاشقانه

❤آسم و پاسم ولی عاشقونه ❤ しѺ√乇 ❤

کودکی


یادته تو اون روزای کودکی
نامه میدادیم به هم یواشکی
یادته خونه میساختیم روی آب
با یه کاغذ و یه سقف کودکی
همیشه میخندیدیم از ته دل
یادته گریه میکردیم الکی
تو میگفتی مثل باغ غزلی
من میگفتم مثل باغ میخکی
هیچکسی نمیتونست جدا کنه مارو از هم
حالا با هر کلکی
آره بچه بودیمو مست خیال راستکی
اما عشقمون نبود دروغکی
حالا اما دیگه ما بزرگ شدیم
میدونم بیدل شدی راست راسکی
تو میگی خشکیده باغ غزلت
ولی تو هنوزم یه باغ میخکی
ولی تو هنوزم یه باغ میخکی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد