نمی دونم چرا دیشب دوباره به خواب ناز من پا گذاشتی شتابون اومدی اون نیمهء شب سرشک غم تو چشمام جا گذاشتی.اگه یادت باشه خودت می خواستی که هر چی بود میون ما تموم شه تو رفتی و برات فرقی نمی کرد که خواب خوش به چشمونم حروم شه اگه حرفی واسه گفتن نداری چرا شبها نمی ذاری بخوابم تو که با من سر یاری نداری چرا هر نیمه شب می آیی بخوابم...
چرا شب ها نمی ذاری بخوابم؟